-
ارمین اریایی ۶۹۹ نفر
سه شنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۵۶ ب.ظ ۰ نظر
خلاصه داستان قسمت آخر سریال فاطما گل
:فاطما گل اسم دختری هست که با برادر عقل شیرین و زن داداشش و برادر زاده ی ۶ سالش به یک روستا زندگی میکنه.فاطمه نامزادی دارد به نام مصطفی که پسر خوبی به نظر میرسید. در این روستا پسر دیگه ای به نام کریم با زنی به نام مریم زندگی میکند,مریم بعد فوت مادر کریم انرا بزرگ کرده و وابستگی خاصی بهم دارند.
این روستای خوش آب و هوا محل اقامتگاه ویلایی ثروتمندان ترکیه از جمله خانواده ی یاشار ها هست که قسمتی دیگه از بازیگران سریال را تشکیل میدهد.
پسر رشاط یاشار یعنی سلیم یاشار برای برگزاری جشن نامزدیش با نامزدش ملتم وارد این روستا میشوند تا کنار ویلاهای مجللشان این جشن را برگزار کنند.سلیم دوتا دوست دیگه هم دارد به نام های اردوان که از یک طرف پسر عموش محسوب میشود و از طرف دیگه یک دوست به نام مورال که این سه تا با کریم روابط صمیمانه ای دارند. شب جشن نامزدی فاطمه هم برای کار به ویلای یاشار ها میره.از طرفی پسرها از بس مشروب خورده بودن به حال خودشان نبودند و شب برگشتنی به راه فاطمه را میبینند و انچه نباید اتفاق بیفته می افته و سه نفری تجاوز میکنن برایش.تنها کسی که به خودش واقف بوده کریم بوده که کاره خاصی نمیکند و فقط تا صب بالای سره فاطمه میشیند...
خلاصه این خبر در روستا میپیچه و نامزدی فاطما بهم میخورد و خانواده ی یاشارها برای سرپوشونی به این قضیه تمام داستان را میندازن سره کریم و کریم هم هرچقدر فکر میکند یادش نمیاید شب قبل کاری کرده یا نه.از طرف دیگه زن برادر فاطمه میاید تا طلب باج کنه و دهنش را ببنده چون طرفای جایی که به فاطمه تجاوز شده حلقه ی نامزدی سلیم را پیدا میکند. کریم قانع میشود که اینکار را به گردن بگیره و با گرفتن کلی پول از کشور خارج شود و زن برادر فاطمه هم با گرفتن کلی پول راهی استانبول میشود همراه با فاطمه و شوهر و فرزندش.ازطرفی فاطما تهدید میشود تا حرفی به پولیس نزند و طوری وانمود میشود که فاطمه با کریم رابطه داشته وبرای واقعی کردن داستان خودشان یه عقد بین کریم و فاطمه میخوانند.
اتفاقای زیادی در این سریال می افته از جمله عاشق شدن تدریجی کریم به فاطمه و سرباز زدن از رفتن به خارج از کشور و یا شک های ملتم نامزد سلیم به ماجرای فاطمه گل و درصدد یافتن حقیقت تا جایی که روز عروسی فاطمه به ملتم زنگ میزند و میگوید او نباید با اون حیوان ازدواج کند و….
اما داستان قسمت آخر… که آقای majid soli ارسال کردند و با تشکر از ایشون…
آخر سریال مصطفی وورال و میکشه وبه زندان میفته(البته اوایل فک میکنن کریم کشته و بخاطر همین کریم مدتی میفته زندان.)فاطما گل و کریم بعد ازاینکه عاشق هم میشن دوباره باهم ازدواج میکنند(تشریفاتی). شب ازدواج کریم و فاطما گل پلیس ها مصطفی رو به دادگاه میبرند که اونجا مصطفی میخواهد فرار کنه که پلیس ها بهش شلیک میکنند و میمیره.پدر و مادر وورال هم بعد از مرگ پسرشون میمیرند.سلیم و ملتم باهم ازدواج میکنند ولی ملتم بعدها متطمئا میشه که سلیم به فاطما گل در شب نامزدیشون تجاوز کرده ازش طلاق میگیره و در اینجا رابطه کوچکی با مصطفی نامزد فاطما گل برقرار میکنه و به این طریق از سلیم انتقام میگیره.پدر اردوغان قبل از مرگ وورال میمیره.خانواده یاشاران ورشکست میشه و سلیم و اردوغان بعد از مرگ وورال به یونان فرار میکنند ولی بعداز ماجراهایی دستگیر میشن و به مجازاتشون میرسند.پدر کریم پیدا میشه و کریم که پدرشو در مرگ مادرش مقصر میدونه قضیه رو از پدرش میشنوه و یواش یواش رابطشو با پدرش خوب میکنه .پدر کریم بهش کمک میکنه تا کریم صاحب کار خودش باشه(کریم یه مغازه جوشکاری باز میکنه) همچنین کریم یه خواهر ناتنی هم به اسم دنیز داره.فاطما گل و کریم بچه دار میشن و در استامبول زندگی میکنند.برادر و زن برادر فاطما گل هم دوباره به کاسابا برمیگردند(بچه اول مقدس از راهمی نیست،ولی بعداها مقدس از راهمی حامله میشه و یه دختر بدنیا میاره و اسمشو الیف میذارن).مریم خانوم هم با وکیل فاطما گل ازدواج میکنه.مصطفی هم با دختری به اسم آسو(هاجر) ازدواج میکنه و آسو در شب مرگ مصطفی پسرشو بدنیا میاره و اسمشو مصطفی میذاره.پدر مصطفی هم میمیره .ملتم هم با یکی دیگه ازدواج میکنه.
تبلیغات سایت
تبلیغات